درس خارج فقه (نکاح) سال تحصیلی1402-1403-285

فهرست
پیشگفتار 2
مطلب نهم 2
حالات متصور در آیه 2
فرض اول 2
فرض دوم 3
سؤال در فرض دوم 3
پاسخ به سؤال 3
جواب اول 3
جواب دوم 4
جواب سوم 5
فرق سه احتمال 6


موضوع: مبحث نگاه/ استثنائات از عدم جواز نظر به اجنبی
پیشگفتار
بحث در آیه شریفه استیذان بود که مورد استدلال قرار گرفته بود برای عدم جواز نگاه غیر بالغ یعنی ممیز به دیگران که امر غیر مشهوری بود و مرحوم نراقی رضوان‌الله تعالی علیه به آن تمایل پیدا کرده بود. عمده استدلال ایشان در این فتوای غیر مشهور آیه شریفه استیذان بود که ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ﴾ تا ادامه آیه شریفه.
در آیه شریفه تاکنون هشت مطلب را عرض کردیم و مطلب نهم که به بحث نزدیک‌تر است را شروع می‌کنیم.
مطلب نهم
این مطلب نهم سؤال در این باره است که وجه این که در آیه خطاب به مؤمنان است که ظهور در مردمان بالغ دارد آمده در آغاز، ولی بعد یک امر غائب آمده است که فاعل آن، ﴿الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ﴾ این جور خطاب چه نکته‌ای را در بردارد؟
حالات متصور در آیه
چون در اینجا دو حالت دیگر متصور بود که در آیه آن‌ها نیست.
فرض اول
این بود که خطاب به مؤمنان بکند و مردمان بالغ و بفرماید که ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا﴾، تربیت کنید و آموزش بدهید فرزندانتان را به اینکه اجازه بگیرند. این یک نوع خطاب است که صدر و ذیل خطاب همه متوجه بالغین و اعضای خانواده باشد که شما این جور تربیت بکنید، مؤمنان تربیت بکنید بردگان و فرزندان غیر بالغ را بر اساس این آموزش که اذن بگیرند و در این مواقع بدون اذن وارد نشوند.
این آن‌ها را آموزش دادن متعلق خطاب باشد و خطاب، صدر تا ذیل همه یک سیاق جلو بیاید، این‌جور تربیت بکنید. این یک جور تصویر بود که در آیه این تصویر نیست. در این تصویر اول از صدر تا ذیل مخاطبان همان اعضای خانواده، پدر و مادر و افراد بالغ هستند و متعلق خطاب هم تربیت بچه‌هاست برای اینکه اذن بگیرند.
فرض دوم
این بود که در آیه کار به بالغین نداشته باشد، یک خطابی در آیه بیاید و متوجه همین دو گروه که فاعل امر غائب هستند باشد، مخاطب پدر و مادر و افراد بالغ و حر نباشد، خطاب به کسانی بشود که عبید هستند، یا ایها العبید، یا ایها الذین لم تبلغ الحلم، به خود بچه‌های ممیز غیر بالغ خطاب می‌شد و گفته می‌شد در این وقت‌ها اذن بگیرید.
اگر این هم می‌آمد، می‌گفتیم تکلیف متوجه خود بچه‌هاست، غیر بالغ‌هاست و آن‌ها را به این امر مکلف می‌کند. اینجا از این لحاظ گیر نداشتیم، مخاطب اینها هستند، غیر بالغین هستند و این هم تکلیفی است که بر دوش آن‌ها گذاشته شده است.
اگر یکی از این دو حالت بود این سؤال دیگر مطرح نبود، در اینجا و در آیه شریفه هیچ یک از این دو سیاقه و ریخت و بافت به کار گرفته نشده است بلکه یک بافت ترکیبی اینجا آمده است، بافت ترکیبی این است که خطاب در آغاز به یا ایها الذین امنوا آمده است و بعد لیستأذنکم هم خطاب مستقیم نیست، به نحو امر غائب است و متوجه بچه‌ها و برده‌ها شده است.
سؤال در فرض دوم
مزج این دو یک مقدار سؤال‌برانگیز است، چرا این‌جور شد؟ ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا﴾ خطاب به مؤمنان است و قدر متیقن پدر و مادر و کسانی که با اینها هم‌خانه هستند و در یک جا زندگی می‌کنند به نحو دائم یا موقت، خطاب به اینهاست، به قرائن سیاقیه و حالیه این خطاب متوجه بالغین و مؤمنان اختصاص دارد. (این نکته‌ای بود که از آن گذشتیم، اگر خواستید بنویسید باید جدا نوشته شود.) این خطاب به همه مؤمنان است ولی قرینه حالیه دارد که متوجه پدر و مادر و یا کسانی که در یک خانه‌ای با بچه‌هایی یا بردگانی زندگی می‌کنند. حال به هر دلیلی یک جا زندگی می‌کنند و شبیه پدر و مادر و امثال اینها هستند. خطاب به آن‌ها به نحو مستقیم و حضور متوجه شده است و چسبیده به آن یک امر غایب به آن دو گروه است، ﴿لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ﴾ گویا این دومی که لِیَسْتَأْذِنْکُمُ یک جوری با اینها در ارتباط است.
این سیاقت ترکیبی که اینجا به کار رفته است سؤال به وجود می‌آورد که وجه آن چیست؟ این سؤال دیگری است که در نکته نهم طرح می‌شود و موضوع را به بحث نزدیک‌تر می‌کند.
پاسخ به سؤال
چند جواب می‌تواند مطرح بشود.
جواب اول
اینکه کسی بگوید با توجه به قرائنی که در دست داریم مبنی بر عدم خطاب غیر بالغ و حدیث رفع قلم عن الصبی و شواهدی از این قبیل، این لیستأذنکم که به نحو غیابی متوجه آن‌ها شده است، یعنی متوجه دو گروه بعدی شده است و شامل لم یبلغ الحلم شده است، این به داعی جد متوجه آن‌ها نیست، یعنی در واقع نمی‌خواهد به طور جدی آن‌ها را مأمور به یک تکلیفی بکند، به خاطر هم آن ارتکازی که در ذهن وجود دارد؛ رفع القلم عن الصبی، هم به خاطر سیاقت خاص که لیستأذنکم نه به شکل امر حاضر و نه به شکل امر غائب مستقل اینجا نیامده است.
این ترکیب شده است با یا ایها الذین امنوا، این ارتکاز و این سیاقت را ممکن است کسی در کنار هم قرار دهد و آیه را به این شکل تفسیر کند که لیستأذنکم، کنایه و اشاره است به اینکه شما آن‌ها را این‌جور تربیت بکن.
﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ﴾ به جای اینکه بفرماید، (همان سیاقت اول را به کار ببرد بگوید مؤمنان برده‌هایتان را این‌جور تربیت بکنید) که این فرض اول بود، به جای آن به وجه ادیبانه و فنی قصه را به این بیان و ترکیب سوم آورده است، پس در احتمال اول در پاسخ به آن سؤال ولو ظاهر آن این ترکیب ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا با لِیَسْتَأْذِنْکُمُ﴾ است ولی روح آیه همان فرض اول است که می‌فرماید کودکانتان را تربیت بکنید، به جای آن حال اول یک حال دیگری را اینجا مطرح کرده است که مراد جدی همان فرض اولی است که ابتدای بحث اشاره کردیم، منتهی در یک شکل ادیبانه‌تری که نکات دیگری را هم برساند.
ضمناً می‌خواهد برساند که به هر حال جوری باید تربیت بکنید که آن‌ها این را فرابگیرند. یعنی یک جوری یک خطاب غیررسمی و غیر تکلیف آوری متوجه آن‌هاست یعنی یک نوعی حالت تمرینی را می‌خواهد متوجه آن‌ها بکند ولی روح آن خطاب به پدر و مادر است.
منتهی بیان را دو جور می‌شد تنظیم بشود، یک جور این بود که از اول بفرماید یا ایها الذین امنوا علموا اولادک الاستیذان منتهی به جای این فرموده است ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ﴾، چرا این‌جور فرموده ولی مراد جدی همان تکلیف متوجه به بچه‌هاست؟ برای اینکه یک جور امر تمرینی را اینجا آورده است. در واقع یک امر تمرینی غیررسمی است و روح آن خطاب به پدر و مادر است.
این جواب اول است که لیستأذنکم امر تمرینی غیر تکلیف‌آور و در واقع روح مسئله تکلیف به پدر و مادر نسبت به این تعلیم است.
جواب دوم
این است که خلاف ظاهر را نباید مرتکب بشویم و لیستأذنکم واقعاً امر است و متوجه ﴿الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ﴾ است امر واقعی است و متوجه آن‌هاست و یک امر تمرینی و ضمنی نیست اما اینکه چرا با آن یا ایها الذین امنوا ترکیب شده است وجه این بیان مزجی و ترکیبی این است که ضمن این می‌خواهد یک امر اضافی را هم متوجه پدر و مادر بکند.
در واقع اینجا به پدر و مادر یک خطاب ضمنی انجام پذیرفته است. پس در اینجا دو خطاب مستقل است؛
۱- لیستأذنکم، جای خود محفوظ است و تمرینی و ضمنی و صوری که در احتمال اول می‌گفتیم نیست. ﴿لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ﴾ این خطاب مستقل بذات و متوجه این دو گروه بردگان و غیر بالغ‌ها می‌آورد.
۲- در عین حال این ترکیب یک وظیفه دیگری را هم غیر مصرح بیان می‌کند و آن هم این است که ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ﴾ شما هم باید این آموزش را بدهید.
پس آیه حاوی دو مطلب می‌شود یعنی دو حکم از آیه استفاده می‌شود، حکم اول لیستأذنکم، تمرینی و صوری نیست بلکه واقعی است و حکم دوم اینکه علّموهم الاستیذان، به آن‌ها آموزش بدهید. این ادب را تعلیم بکنید با این ادب آن‌ها را تربیت بکنید.
این احتمال دوم است که دو حکم می‌شود
پس احتمال اول این بود که تکلیف متوجه والدین است، لیستأذنکم امر ضمنی غیرواقعی، صوری است اصل والدین است با دو قرینه‌ای که عرض کردیم.
احتمال دوم این است که دو تکلیف در عرض هم اینجا آمده است و هر دو بالذات است، وجه مزج یا ایها الذین امنوا و لیستأذنکم که آن خالص نیامده است یک خطاب به اینها توجیه بکند و یا خطاب به آن‌ها توجیه بکند، ترکیب کرده است، یعنی هر دو است.
وجه احتمال دوم این است که این ترکیب باید وجه واقعی داشته باشد، یا ایها الذین آمنوا، حتماً باید خطابی متوجه اینها باشد، لیستأذنکم، ظاهرش، اصل این است که باید حفظ بشود، یعنی امر است، فاعل این امر غائب هم ﴿الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ﴾ هم یک امر است و تکلیف‌آور است و دو تکلیف در کنار هم است.
فقط این سؤال مطرح می‌شود که چرا مکلف به مؤمنین و خطاب اول محذوف است؟ می‌گوییم لوضوحه حذف شده است، «لیستأذنکم» باید از شما اذن بگیرند یعنی شما هم در قبال این یک تکلیفی دارید.
جواب سوم
این است که کسی بر عکس احتمال اول بگوید حکم اصلی و اولی در آیه شریفه همین لیستأذنکم است، یک حکم دارد که در اینجا بیان شده است و اینکه یا ایها الذین امنوا آمده است به صورت یا بالعرض و غیرواقعی، غیر بالذات، بالعرض می‌خواهد بگوید یک جوری شما اشعاری به تربیت دارید. (یا این خیلی مهم نیست و با احتمالات قبل تفاوتی ایجاد نمی‌کند)
یا این‌جور فرموده است که به آن‌ها می‌گوید استیذان بکنند یک طرف هم شما هستید که باید از شما استیذان بشود، چون اینها طرف استیذان هستند و ولی آن‌ها هستند اول آن یا ایها الذین آمنوا آورده است و الا یا ایها الذین امنوا چیزی از تکلیف را افاده نمی‌کند، نمی‌خواهد یک تکلیفی را متوجه آن‌ها بکند، چون به آن‌ها ربطی داشته است، یا ایها الذین امنوا آورده است.
این تصویر بشود پس؛ ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ﴾
احتمال اول این است که فقط حکم اولیاء را می‌گوید و دومی ضمنی و بالعرض و امثال اینها است و اصلاً تمرکزی به آن‌ها ندارد.
در مقابل این احتمال سوم بود که به عکس است، می‌گوید آیه فقط همان تکلیف به فرزندان غیر بالغ و بردگان را افاده می‌کند و کار به پدر و مادر ندارد و آن یک وجه ادبی است که اینجا به کار گرفته شده است، از جهت اینکه اینها هم درگیر با این مسئله هستند.
احتمال دوم در واقع جمع این دو بود، ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ﴾.
بر اساس آنچه شاید اظهر و اولی باشد احتمال دوم قابل قبول‌تر باشد. وجه اظهریت این است که از یک طرف یا ایها الذین امنوا آمده که ظاهر در توجیه یک خطاب است، از یک طرف هم لیستأذنکم آمده که آن هم امر است و این امر دوم نمی‌تواند خطاب به آن ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا﴾ باشد.
پس دو خطاب هست، یکی به نحو حضور است و دیگری به نحو غیاب، دومی متعلق خطاب تصریح شده است، اولی تصریح نشده است لوضوحه، وقتی می‌گوید ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ﴾ باید اذن بگیرند، یعنی باید شما آموزش بدهید که اذن بگیرند.
این احتمال دوم جمع بین دو تکلیف در آیه شریفه است و این مبنایی است که بر اساس آن در سابق در بحث‌های تربیتی مورد استدلال قرار دادیم.
پس در ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ﴾ این سه احتمال در آن هست و بعید نیست احتمال دوم که جمع بین دو تکلیف است اولی باشد. آنکه احتمال دوم را از حالت خیلی واضح دور می‌کند این است که مکلف به در یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ذکر نشده است، آنجا یک استظهار اطمینانی درست کنیم که حذف آن علموهم کذا، ادبوهم به این ادب به خاطر وضوح آن بوده است. اگر کسی به این بتواند اطمینان پیدا بکند این احتمال دوم اولی است.
اگر کسی نتواند احتمال دوم را تقویت بکند آن وقت احتمال اول و سوم خیلی ترجیح واضحی ندارد، مشکل است.
فرق سه احتمال
از منظر بحثی که ما دنبال می‌کنیم، این است که بنا بر احتمال اول، فرمایش مرحوم نراقی فرومی‌ریزد، اگر کسی احتمال اول را تقویت کرد که ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا﴾ فقط تکلیفی را به اولیاء متوجه می‌کند و یک تکلیف بالذات بیشتر اینجا نیست و آن این است که پدر و مادر و اولیاء و هم خانه‌های این دو گروه، اینها را این‌گونه آموزش بدهید و تربیت بکنید، این سنت را پایه‌ریزی بکنید که عادت به استیذان در هنگام ورود در اماکن خلوت شما داشته باشند. یک سنت خانوادگی است و قرآن هم به طور ویژه روی آن انگشت گذاشته است و تأکید کرده است.
این جواب مرحوم نراقی می‌شود. اگر کسی این احتمال اول را بپذیرد به مرحوم نراقی می‌گوید این لیستأذنکم یک شکلی است اینجا آمده است و حداکثر یک خطاب تمرینی است که به هر کسی می‌شود گفت.
مرحوم نراقی؛ احتمال اول جواب می‌دهد، می‌گوید شما از این آیه نمی‌توانید استفاده تکلیف واقعی متوجه به بچه‌ها بکنید.
اما اگر کسی احتمال دو و سه را بپذیرد می‌گوید یک تکلیف متوجه بچه‌ها هست، منتهی فرق دو و سه این است که در دوم تکلیف تربیتی را هم اینجا می‌پذیرد آن تکلیف تربیتی آیه را به طور خاص از آیات تربیتی به معنای یک تکلیف تربیتی به پدر و مادر قرار می‌دهد. (تفاوت دو و سه در بحث ما نیست)
این لِیَسْتَأْذِنْکُمُ که ظاهر آن توجیه تکلیفی به ﴿الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ﴾ هست این را کسی بگوید به شکل کنایی، ضمن این مطرح شده است، بخواهد به آن‌ها بگوید شما باید این‌جور تربیت بکنید، یعنی شما باید تربیت بکنید، شما باید جمع کنید و مراقبت بکنید.
این سه احتمالی است که در اینجا هست و ما همچنان ترجیح می‌دهیم و بخصوص اینکه در قرآن کریم است، یک قرینه عامه‌ای در قرآن کریم قائل هستیم که می‌گوییم ظرفیت ظهوری قرآن در جامعیت و شمول و حفظ همه آن دقایق و ظرایف ظرفیت بالایی است. شاید در یک کلام عرفی عادی چنین چیزی به کار می‌رفت، باید اجازه بگیرد یعنی بچه‌ات را جمع کن، ولی در قرآن وقتی این تعبیر به کار می‌رود، اصل این است که حداکثر معنایی که قابل استفاده است را حفظ بکنیم.
یک قرینه عامه‌ای را می‌گیریم که در معانی متعدد، آن که اشمل است ارجح است در قرآن و هم اینکه خود این قرینه شاهدی می‌شود در جاهایی که در غیر این مورد به کار رود، عرفیت ندارد، اشعار دارد، در قرآن می‌گوییم ظهور دارد.
در قرآن اصالة الشمول است، احتیاط نیست، یعنی هر چه بیشتر ظرفیت معنایی را مدنظر قرار داد، نرود به سراغ غیر ظاهر و برداشت‌های غیر صحیح، ولی آن که ظرفیتی دارد باید مدنظر قرار داد.
اینکه بدانیم کسی با دقت بالا حرف می‌زند، می‌شود به ریزه‌کاری‌های صحبت او استشهاد کرد، ولی کسی که اهل این دقت‌ها نیست، هرگز کسی به ریزه‌کاری‌های سخن او دقت نمی‌کند. این ریزه‌کاری‌ها انواع و اقسامی دارد، یکی هم شمول معنایی است، کسی که احاطه بر همه چیز دارد و کلام هم تاب آن را دارد، ظهور ساز است این قاعده، ظهور را وسیع‌تر می‌کند.
بنابراین تا اینجا می‌توانیم بگوییم به مرحوم نراقی می‌توانند جواب بدهند که این آیه تکلیف متوجه به غیر بالغ‌ها را در برندارد که احتمال اول بود.
پاسخ هم آن است که احتمال دو و سه را ترجیح می‌دهیم و بنابراین آیه خطاب به بچه‌ها دارد.